افسانه عشق

title-tag

شب تا سحر کنارتم

بی هر بهانه یادتم

چکار کنم عاشقتم

سر به بیابون بذارم

به دشت وصحرا بزنم

پس خودما گول بزنم

بین همه جار بزنم

دوستت دارم ،عاشقتم

افسانه قصه هام شدی

تو خیالم باهام شدی

فرهاد شیرینم شدی

میخام بگی

دوسم داری

نری وتنها بذاری

عشق منا جا بذاری

 

تقدیم به دوست عزیزم

 

طیبه عبداللهی

ثبت شده در ۱۳۹۲/۷/۱۷ به شماره 269373 در سایت شعرنو

next-iconback-icon