آیت عشق

دیگران ، آیند و چو باد در گذرند

همچو نسیمی گذرا در نظرند

تو همان آیت عشقی بر دل من

کز مهر دل ما همه بی خبرند

# مرتضی_الماسی #

نهایت خواستن

وقتی دلت ، دلبسته شدروح و روانت هم

وابستگی عجیبی پیدا می کنه

به همان سمتی که دلت رفته میری

تا بی نهایت خواستن

که بهش دوس داشتن میگن

# طیبه_عبداللهی #

نگار

بر بتخانه ی دل نگنجد

جز بت رخسار نگار

کفر است

بر خانه چو باشد

بت بسیار

# مرتضی الماسی #

شاعر من

در دل

هر زنی

جای یک شعر خالی ست

تو بخوان شاعر من

شعر تو زیباست

در دل من

# طیبه عبداللهی #

حریر مهتاب

مهتاب را به چشمانت بسپار
بوقت خواب

آفتاب را در آغوش بگیر
بوقت سپیده

دلتان

به لطافت
حریر مهتاب

به گرمی
مهر آفتاب

# مرتضی الماسی #