تو
بهارترین نوروز
منی
که در دلم شکوفا می شوی
# طیبه_عبداللهی #
جمعه , 1 فروردين 1399
تو
بهارترین نوروز
منی
که در دلم شکوفا می شوی
جمعه , 1 فروردين 1399
سالروز پیوند قلب هایمان مبارک
نگین خاتم آفرینش
لبخند گلشن نیایش
ید بیضاء مهر و نوازش
مأمن بی دریغ آرامش
زلال نگاهت
به بهشت
می برد مرا
دیگران ، آیند و چو باد در گذرند
همچو نسیمی گذرا در نظرند
تو همان آیت عشقی بر دل من
کز مهر دل ما همه بی خبرند
وقتی دلت ، دلبسته شدروح و روانت هم
وابستگی عجیبی پیدا می کنه
به همان سمتی که دلت رفته میری
تا بی نهایت خواستن
که بهش دوس داشتن میگن
سهم من از تو
همان دلتنگی ست
که رشته های دل بستگی ام
تنیده بر تار و پود
جان و قلبم
دل کندن ، محال است ، محال
عشق همیشگی ام
شور و ذوق ، زندگیم
سه شنبه 23 مرداد 1397
چرخ گردون چون بگرداند خالق
بر هفت آسمان عشق
ملائک ، قرعه بنام من زدند
آن لحظه که عشق ” تو ” رقم
به جان و کام من زدند
چهارشنبه 17 مرداد 97
کوچ لحظه هایمان
با ” تو ”
به اوج آسمان می رسد
سه شنبه 16 مرداد 97
شعر هایم
نه وزن دارند
نه قافیه
فقط ” تو ” را دارند