جانا . . .

جانا گر تو ، نظر به ما کنی

با یک نگهت ، خاک کیمیا کنی

گر بنشانی ، لبت بر لبم

برکه ی خشکیده ، دریا کنی

# مرتضی الماسی #

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *